من به اندازهی تقدیر توام .. که به دست روشنت دل بسته
آسمون دل گرفته با منه .. گریه انگار که به من پیوسته
…
حس خوب داشتنت همرامه .. این به من گرمی بودن میده
من به این دلهره عادت دارم .. این تویی داره امونم میده
…
تو تموم عاشقانهی منی .. که به هر جهت پر از احساسی
تو با دستای قشنگت داری .. پل رویا رو برام میسازی
…
من بدون تو یعنی یک مرداب .. میرسم به تیرگی یک خواب
بگو این تاریکیها با ما نیست .. در میاد از پشت ابرا مهتاب
نظرات شما عزیزان: